نشان تجاری خود را ارزیابی کنید
یکی از بخش های اساسی هر کسب و کار، ارزیابی قسمت های تشکیل دهنده کسب و کار است. ارزیابی ای که باید واقع گرایانه و به دور از هرگونه اغراق و نادیده گرفتن باشد. در این مقاله نکاتی را درباره ارزیابی نشان تجاری به شما می گوییم.
یک مثل قدیمی می گوید هرچه سخت تر کار کنید، نتایج بهتری می گیرید. من تشخیص دادم که این مثل نادرست است: هر چه قدرت نفوذ شما بیشتر باشد، نتایج بهتری خواهید گرفت. به عنوان بازاریاب، نیازمندیم که هوشمندانه تر کار کنیم به جای اینکه سخت تر کار کنیم.
هوشمندانه تر کار کنید، نه سخت تر!
بعنوان سوم شخص ارزیابی کنید
به عنوان یک بازاریاب، این وظیفه شماست که به عنوان سوم شخص به نشان تجاری خود نگاه کنید. شما باید مطمئن شوید که از همه لحاظ قوی هستید. در واقع نقطه اتصال نشان تجاری شما همه راه هایی است که مشتری می تواند مستقیماً با شما در تعامل باشد و این همان زمانی است که مشتری در مورد نشان تجاری شما یک ابراز عقیده محکم می کند. این نقاط اتصال مشخص می کنند که آیا آن مشتری به نشان تجاری شما وابسته شده است و یا تا جای ممکن از آن دوری می کند.
تنوع محصول برای موفقیت تجارت ضروری است. همه ما می دانیم که تجارت یعنی برآورده کردن نیازهای مشتری. با ارائه محصولات متعدد شما فروش خود را بهبود می بخشید زیرا در واقع نیازهای متعددی را برطرف کرده اید. در مقاله زیر به برخی از روش ها و مفاهیم استراتژی توسعه محصولات متعدد اشاره می کنیم:
عامل موفقیت کسب و کار: تنوع محصول!
نقاط اتصال یک نشان تجاری
در اینجا به نمونه هایی از نقاط اتصال یک نشان تجاری اشاره می کنیم:
- تبلیغات شما
- اینکه کارکنان شما چگونه به تلفن پاسخ می دهند (شامل پست صوتی هم می شود)
- رسانه های اجتماعی (ظاهر آنها و طرز رفتار جامعه در صفحات شما)
- نمایشگاه ها (اینکه چگونه خود را از دیگر غرفه ها متمایز می کنید)
- شبکه سازی (چگونه ایجاد همکاری می کنید، کارت ویزیت شما، آوازه کسب و کار شما)
- وبلاگ ها (آنهایی که به خودتان تعلق دارند و یا با آنهایی که همکاری می کنید)
- کلامی (آنچه مردم درباره شما می گویند، وقتی حضور دارید و وقتی حضور ندارید)
- نامه ها و خبرنامه ها
- روابط اجتماعی
- وب سایت ها (همه وب سایت هایی که به نشان تجاری شما وابسته اند)
- لوگو و هویت بصری شما
- بسته بندی و نقاط فروش
- پست های الکترونیک (پست های الکترونیکی مربوط به توسعه تجارت، امضاها، نوع نوشتار و دستور زبان شما)
- پیشنهادهایی که شما به مشتریان بالقوه و فعال خود ارسال می کنید
- صورت حساب هایی که پس از خرید برای مشتری ارسال می شود
- سخنرانی ها
- حامیان مالی شما
- کارکنان
- محصولات
- تابلوهای تبلیغاتی
- طرح های تبلیغاتی بر روی وسایل نقلیه عمومی
- و هر آنچه مشتریانتان قبل، در ضمن و بعد از خرید با آن سر و کار دارند
هر دفعه که مشتری با شرکت شما در تماس باشد، در واقع با یکی از نقاط اتصال سر و کار دارد. چه در یکی از موارد ذکر شده چه در مورد تمام آنها.
مهم ترین بخش هر کسب و کاری در این است که مخاطب خود را به مشتری جذب کند و این موضوع زمانی نهایی می شود که مذاکرات شما با مشتریان تان به بهترین شکل پیش برود و این مذاکرات باعث سودآوری برای کسب و کار شما شوند. در این مقاله به ذکر نکاتی درباره اینکه چگونه یک جلسه مذاکره عالی داشته باشیم، می پردازیم.
چگونه یک جلسه مذاکره عالی داشته باشیم؟
این مقاله صرفاً در مورد چگونگی بهینه سازی یک نقطه اتصال نیست. من اعتقاد دارم که کار یک بازاریاب رساندن هر کدام از آن موارد به فرآیند همیشگی نشان تجاری است. این مقاله به این می پردازد که چگونه نشان تجاری خود را به درستی و از منظر حقیقی ارزیابی کنیم. هنگامی که ارزیابی برای اصلاح موضوعات مختلف است، باید از تعصب اجتناب شود. استفاده از چشم انداز صحیح باعث می شود بهینه سازی نقطه اتصال فرآیند ساده تر و مؤثرتری باشد. در اینجا چند راهنمایی برای داشتن یک دیدگاه بی طرف و همراه با بهینه سازی مؤثر ذکر شده است.
لیست تمام نقاط اتصال خود را بنویسید
گام اول تهیه لیستی از تمام نقاط اتصال مورد استفاده در نشان تجاری شماست. تعداد آنها زیاد است پس تا حد امکان لیست بزرگی تهیه کنید. البته، ممکن است در اولین ارزیابی شما از نقاط اتصال پیدا کردن تعداد زیاد آنها مشکل باشد. با این حال، تا زمانی که به مقدار زیادی از آنها دست پیدا نکرده اید، چه از نظر خودتان و چه از نظر دیگران، متوقف نشوید.
من پیشنهاد می کنم برای این کار از برنامه های کامپیوتری از قبیل اکسل استفاده کنید، به منظور توانایی در اصلاح و نگهداری لیست و همین طور صرفه جویی در زمان شما.
لازمه هر کسب و کاری به دست آوردن مخاطبانی در حوزه فعالیتی خود است. مخاطبانی که به صورت بالقوه در بازار هدف قرار دارند و کسب و کار شما باید این مخاطبان را به خود جذب کند تا در مراحل بعدی، این مخاطبان به «مشتریان» شما بدل شوند. ما در این مقاله با شما از ایجاد مخاطب سخن خواهیم گفت.
ارزیابی و نرخ
گام بعدی ارزیابی و رتبه بندی هر نقطه اتصال در لیست شماست. خودتان آنها را بررسی نکنید. این کار را به افرادی که با شرکت شما در ارتباط نیستند محول کنید. هدف داشتن یک دیدگاه بی طرفانه است. تعصب در ارزیابی منجر به داشتن تصویری نادرست از تحلیل تان می شود.
سپس به خودتان یک سیستم رتبه بندی بدهید، در این صورت هر یک از نقاط اتصال از همان طریق ارزیابی می شود. نمونه ها عبارت اند از ۱ تا ۱۰، از "عالی" تا "نیاز به رسیدگی فوری دارد" و دیگر موارد.
اگر فکر می کنید که شبکه ای دارید که می توانند کار ارزیابی را برای شما انجام دهند حتما از خدمات آنها بهره بگیرید. اگر چه اطمینان حاصل کنید که تحقیق آنها ناشناس باقی بماند، این بی نام بودن معمولا باعث به دست آمدن نتایج صادقانه تری خواهد شد. دانشمندان نیز معمولا از همین آزمایش بارها و بارها استفاده می کنند تا مطمئن شوند که درست عمل کرده اند. از انجام این کار برای ارزیابی نقاط اتصال ترسی نداشته باشید.
همانطور که حتماً می دانید بازاریابی یعنی حرکت! ما در مقاله زیر از اهمیت اینکه دائم در حال حرکت رو به جلو باشید، سخن گفته ایم:
اقدام کنید
آخرین مرحله انجام اصلاحات بر پایه نتایج به دست آمده است. از ضعیف ترین نقطه شروع کرده و در اسرع وقت آنها را اصلاح نمایید. حداقل یک عمل را پیدا کنید که اطمینان حاصل شود نقطه اتصال بهبود می یابد.
من همیشه مشتریانم را تشویق می کنم که هر دو ماه یک بار عملیات ارزیابی را اجرا کنند. این روش باعث حفظ کیفیت در یک میزان ثابت می شود و زمانی که نیاز است به آن بهبود می بخشد. از آنجایی که هر نقطه اتصال اهمیت خاص خودش را دارد، عدم توجه به یک مورد می تواند کشنده باشد. من همیشه دوست دارم بگویم: «یک لوگوی خوب، بد بودن یک محصول را جبران نمی کند و یک محصول خوب، بد بودن یک لوگو را جبران نمی کند.» به عبارت دیگر تمامی نقاط اتصال نیاز به هماهنگی از نظر کیفی دارند. از باقی ماندن در یک استاندارد ثابت اطمینان حاصل کنید.