درباره من( آنچه باید درباره من بدانید)
داشتن یک رابطه تجاری سالم و پایدار نیازمند شناخت مناسب از یکدیگر است
ببخشید شما؟
شما در این قسمت میتوانید اطلاعاتی را در مورد فضای کلی زندگی و دانشی بنده کسب نموده و بنده نیز میتوانم شمارا با انواع خدماتی که میتوانم برای سازمان و کسبوکار شما انجام نمایم آشنا نمایم.
برای من بیشترین اهمیت را این موضوع دارد که مابین اینهمه سازمان و کسبوکار بنده افتخار آن را داشتهام که با شما آشنا شوم و بتوانم در راستای رسیدن سازمان و کسبوکار شما به اهداف متعالی خویش، یاریتان رسانم و شاید این وجه تمایز ساده چیزی ست که در این سالها به بنده کمک نموده است که بتوانم بهدرستی نام و برند کاری خویش را در میان اینهمه نام و برند نامآشنای دیگر و صدالبته رقبای محترم دیگر ، اعتبار بخشم.
برای اینکه بتوانیم کاری کنیم که این آشنایی موجب ایجاد روابط بلند مدتری گردد و اطلاعات بهصورت دستهبندی برای شما محیا باشد در دو قسمت به معرفی خویش میپردازم که قسمت اول اطلاعات اولیه شامل نام، میزان تحصیلات و تجارب کاری و مدارج علمی و تحقیقاتی میباشد و قسمت دوم خدمات و فعالیتهایی ست که بنده میتوانم در یاریرساندن به سازمان شما انجام نمایم.
آنچه من می توانم برای یاری رساندن به سازمان شما انجام نمایم
من فقط مشاور شما نیستم.بلکه چشم سوم شما نسبت به سازمان و و قایع پیرامون آن هستم. برای انجام یک هدف مشترک و آن هدف چیزی نیست بجز رشد و بهبود جایگاه فعلی نام و نشان تجاری شما و و فاداری سازی مشتریان تان.
شرح خدمات به تفکیک هر خدمت
طراحی و اجرای مدل بهروری خلاق سازمان TCCRM
اولین هدف سازمانی، افزایش منابع درآمدی سازمان است که از طریق دستیابی به فرصتهای نهان و شکاف فرصتها در بازار هدف به وجود میآید نه موقعیتهایی که برای همه قابلدیدن است. بر همین اساس فروش سازمان از پایینترین رتبههای سازمانی ایجاد و به سمت ردههای بالای سازمانی حرکت میکند همین امر است که رهبران سازمانی برای تحقق اهدافشان باید بدانند اولین شغل آنها قبل از انجام هر کاری فروش است.
ابزاری که آنها بسیار نیاز دارند،مدلی ست که بتواند از ابتدا تا انتهای مسیر و تا تدوین استراتژیهای دستیابی به بهترین عملکرد و کارایی کارکنان به آنها کمک نماید. مدل TCCRM مدلی است که در آن با توجه به روابط پیچیده بین علوم مختلف و تأثیر هرکدام بر فرهنگسازمانی بهعنوان حلقه گمشده زنجیر این ارتباط برای تدوین چشمانداز سازمانی پیشرو عمل مینماید مدلی که با نگرشی فرایندی به نحوه عملکرد هرکدام از داراییهای استراتژیک سازمانی(منابع انسانی و تأثیر مستقیم بهرهوری و کارایی این منابع بر روی کارایی و بهرهوری سایر داراییهای استراتژیک ) در جهت خلق یک ارزش مشترک در دو جایگاه نگاه میکند.
1- جایگاه خریدار
2- جایگاه فروشنده
در کل این مدل با خلق ارزشهای مشترک بین دو برند اصلی و مکمل یکدیگر شکل میگیرد، یکی نام و نشان تجاری سازمان و دیگری نام و نشان منابع انسانی سازمان که میبایست درخور فرهنگ و نام سازمان باشد.یک رابطه دوطرفه مانند یک ترازو که هرکدام از طرفین بر دیگری اثر بسیار زیادی میگذارد.
اگر نام سازمان کوچکتر از نام و برند کارکنان و منابع انسانی آن باشد، زمانی به طول نخواهد انجامید که واگنهای قطار کسبوکارتان خالی از رهبران شایستهای میشود که میتوانند در شرایط بحرانی و یا فراز و نشیبهای کسبوکار بهدرستی موجب می شوندکه قطار کسب و کارتان با تمامی سختی ها و به علت رهبری درست در دل سازمان و هدایت درست آن و سعی و کوشش همگان به سلامت به سرمنزل مقصود برسد و کمترین میزان خسارت به سازمان و نام و نشان شما وارد شود.
و در نقطه مقابل و کفه دیگر ترازو اگر کارکنان نام و نشان شان ارزش بسیار پایینتری از نام و نشان تجاری شما داشته باشد. کشتی کسبوکارتان سرانجام به گِل خواهد نشست.این مدل با تکیهبر مدل ارتباطهای پایدار در راستای ارزشآفرینی به هر دو کفه ترازو اقدام نموده و بهگونهای اثرگذار در خلق ارزش مشترک بین تمامی اجزای سازمان از رهبران سازمانی گرفته تا کوچکترین مرتبههای شغلی سازمان عمل مینماید.
در این مدل ارزش مشترک در جهت ارتقای نام و نشان تجاری میباشد که شامل، حفظ و نگهداری بازارهای هدف موجود، گسترش بازارهای هدف جدید، همصدایی در خلق فرصت، درخشش نام و نشان تجاری، وفادار سازی مشتریان و کارکنان به نام و نشان تجاری و برعکس آن است. بهطوریکه در آنالیز هر رتبه شغلی ، چشمانداز سازمانی بهصورت بسیار روشن و قابلدسترس بهتمامی اعضای سازمان اعلام میگردد بهگونهای که هر شخص نقش خود را در به سرانجام رساندن این چشمانداز و اهداف سازمانی میداند و درنتیجه در نقش خریدار کالا و خدماتی را از بخشهای قبلی خود دریافت میدارد که به بهترین شکل تولید و بانام و نشان ارزشافزوده خویش و قسمت کاری خویش همخوانی داشته باشد و در جایگاه دیگر بهعنوان یک فروشنده با توجه به هدف نهایی سازمان سعی در تولید بهترین کیفیت و افزودن ارزش بیشتر به کالا و خدمات خود برای سایر بخشهای وابسته میباشد.
مدلTCCRM بهدرستی در بهبود روابط و رفتارهای سازمانی و درنتیجه نگرش منابع انسانی به سازمان و سازمان به منابع انسانی عمل مینماید و با آموزشهایی که در راستای خلاقیت سازمانی در سه محور اصلی خلاقیت در جهت سازمان خلاق عمل مینماید.
نقش TCCRMدر تبیین اهداف سازمانی و دستهبندی آن:
• دستهبندیهای ارزشی سازمان
• تفکیک اهداف اصلی و فرعی سازمان
• اولویتبندی اهداف در هر دسته
• تبیین استراتژی خلق ارزش مشترک
• نقش هر فرد در نهاد سازمان برای دستیافت به ارزش مشترک
• آیندهپژوهی بر اساس فرصتهای دسته بالا
TCCRM یک مدل ارزشی ست که در جهت خلق ارزش مشترک و دستیابی به شکافهای فرصت در بازار هدف ، جای کلمه فروش را با یک کلمه چهارحرفی دیگر به نام یاری!! عوض میکند . در بیان این مدل عنوان نمایم که این مدل برای اولین بار توسط بنده مطرح گردیده و به زودی به ثبت جهانی و به نام کشور عزیزمان ایران ثبت خواهد شد.
برگذاری و اجرای دوره های آموزشی براساس عارضه های سازمانی
این خدمات همانطور که از نامش پیداست تدوین و برگزاری دورههای آموزشی خاص با توجه به نیازها و عارضههای سازمانی ست که یا توسط خود سازمان و یا توسط بنده و تیم همکار بنده بهدستآمده است. خدمات ما در این حوزه:
بهرهگیری از بهترین اساتید داخلی و خارجی و با تولید محتوای منحصربهفرد سازمان شماست بهگونهای که توان دانشی نفرات شرکتکننده در سازمان شما به شکل قابلتوجهی در جهت بهبود شرایط موجود و یا افزایش ضریب عملکردی سازمان، افزایش یابد. تولید و آموزش این دورهها بر اساس افزایش ضریب یادگیری است و در پارهای از موضوعات خاص مانند بازاریابی محتوا، طراحی مدلهای مهندسی فروش، و .... بهصورت کارگاهی و آموزش در حین فعالیت میباشد و شرکتکنندگان بهصورت کامل در شرایط واقعی قرار میگیرند
برگذاری و اجرای دوره های آموزشی
این دورهها ، دورههایی ست که توسط بنده و سا سایر اساتید و همکاران بنده طراحیشده و بهصورت کلی میتواند در بخشی خاص و یا بهصورت عموم برای تمامی سازمانها و شرکتها در یک موضوع خاص استفاده گردد
طراحی و تدوین کمپین های بازاریابی وفروش
این خدمات شامل طراحی انواع کمپینهای برندینگ و تدوین شیوه اجرایی آن در شبکه فروش و بازاریابی شرکت برای یک هدف واحد است و آن هدف چیزی نیست بهجز حفظ و رشد جایگاه برند که درازای چنین هدفی، موارد زیر اجرا میشود:
1- گسترش بازارهای موجود بر اساس هدفگذاریهای جدید
2- بررسی عمق نفوذ برند در قلب بازارهای موجود
3- بررسی و افزایش ضریب نفوذ در ذهن مخاطبان و مشتریان بازار هدف
4- افزایش میزان اعتمادسازی مشتریان بازار هدف به نام و نشان تجاری سازمان
5- افزایش وفادار سازی مشتریان
ازجمله این کمپینها که بنده میتوانم در طراحی و اجرای آن به شما کمک نمایم عبارتاند از:
انواع کمپینهای ارتباطی برند
کمپین معرفی: جهت معرفی یک محصول اعم از خدمت، کالا یا برند تدوین و اجرا میشود. این نوع کمپین در سه فاز پیش معرفی، معرفی و پس معرفی قابلاجراست. نخستین کمپین هر برند یا محصول یا کمپین معرفی یک محصول جدید یک شرکت از این نوع هستند.
کمپین رویدادی: تدوین و اجرای مجموعه اقداماتی برای بهرهبرداری از یک رویداد است. این رویداد ممکن است منحصربهفرد و یا دورهای و متناوب (سالیانه، فصلی، ماهیانه و…) باشد. کمپینهای ویژه نوروز، ماه رمضان و یا حراجهای فصلی و… از این دستهاند.
کمپین رسانهای: تدوین کمپینهای بالای خطی یا پایین خطی بهصورت جداگانه برای تحقق یک هدف مشخص.
کمپین ابزارهای ارتباطات بازاریابی: تدوین و اجرای کمپین اختصاصاً برای یک ابزار مشخص به همراه زیرمجموعههای آن است. مانند کمپین تبلیغاتی، روابط عمومی، کمپین پیشبرد فروش، کمپین بازاریابی مستقیم و…
کمپین یکپارچه ارتباطات بازاریابی و برند: کمپین جامع و یکپارچه ویژه یک برند که عموماً در حوزه ارتباطات برند وارد میشود.
کمپین یکپارچه برند آفرینی: کمپین جامع و یکپارچه ۳۶۰ درجه که علاوه به حوزه ارتباطات برند در بخش داخلی برند (عملکرد) نیز تدوین و اجرا میشود.
ارائه راهکارهای خلاقانه منحصر به فرد تبلیغاتی جهت هویت سازی برند
این بخش از خدمات شامل ارائه راهکارهای خلاقانه در ایجاد ذهنیت و هویتی بینظیر از نام و نشان تجاری شما و درنتیجه جذب مشتریان هدفی بیشتر در بازارهای هدف میباشد. بهراستی امروزه از طرفی با گسترش فضای رقابتی و ظهور رقبای قدرتمند و از طرف دیگر افزایش میزان مخاطبان موجود در بازار هدف میتوان گفت سطح و میدان عملیاتی سازمانها در همه سطوح و اجزای شبکه فروش بسیار کوچکتر شده است .
1- تعداد کاهش اعضای قابلاعتماد بهعنوان شرکای دیگر تجاری از قبیل همکاران بخش توزیع، همکاران و فروشندگان سطح عمده و واجدین شرایط دریافت نمایندگی و ..
2- و نکته بعدی کاهش توجه مخاطبان بازار هدف به تبلیغات و کم اثر شدن این مهم میباشد که مهمترین دلیل آن مواجه مخاطبان بازار هدف با هجمه بسیار زیادی از تبلیغات در طول روز میباشد که در حوزههای مختلف چه بهصورت بصری و چه بهصورت شنیداری از برندهای و نام و نشانهای تجاری مختلف تولید میشود
با توجه به دلایل بالا و دلایل دیگر نام و نشانهایی موفقتر عمل میکنند که بتوانند نکاتی را برای خارج شدن افکار مخاطبان بازار هدف از روزمرگی خارجشده و بتواند در ذهن مخاطبان خود بابیان تمامی اجزای متصل به برند آنها را وادار نماید که به تبلیغ و آنها توجه نماید و در حین این توجه آنها را ترغیب نماید که به خرید محصول موردنظر اقدام ورزند. اینیک استراتژی مبتنی بر نتیجه از طراحی کمپین میباشد و از طرف دیگر یک نام و نشان تجاری میبایست بتواند در درازمدت و با توجه به تغییرات شتابان بازار هدف در اذهان مخاطبان باقی بماند و با تولید باکیفیت و یا نوآوریهای خاص قلب مشتریان را به تسخیر خویش درآورد. در مفهوم کلی وفادار سازی مشتریان را با ترکیب خلاقانه کمپینها و خدمات مناسب نوآورانه برای همیشه به دست آورد. این خلاقیت چیزی ست که با ترکیب با هویت برند و عوامل ایجادکننده آن میتواند راه را موفقیت نام و نشان تجاری حفظ نماید.با انجام درست و طراحی درست این کمپینها بسیاری از هزینههای سربار بازاریابی در آینده کاسته خواهد شد. اینیکی از خدمات ویژهای ست که علاقه ویژه بنده میباشد.
طراحی واجرای سایت های مبتنی بر تجارت الکترونیک کارا( رتبه های بالا در جستجوی گوگل)
داشتن وبسایت چه در نوع شخصی و چه از نوع تجاری یکی از ملزومات مهم امروز فضاهای کسبوکار میباشد. شما بدون داشتن یک وبسایت بهگونهای خود را از تجارتهای پیش رو دور میکنید. بگذارید واقعیتی را از زبان آقای کلینتون به شما بگویم.ایشان میگفتند زمانی که من رئیسجمهور امریکا شدم هیچکسی از اینترنت خبر نداشت ولی حالا همه آدمها و مردم کشورم حتی غذای سگشان را از اینترنت خریداری میکنند. واقعیتی بزرگ در دنیای مجازی که بهزودی رنگ و لعاب ویژهای به خود میگیرد. و بعد از وب1، و وب 2، باید منتظر وب 3 و حتی وب 4 باشیم جایی که دیگر شما نمیبینید، احساس میکنید، میآشامید، استشمام میکنید و کاملاً در آن فضا و مکان خاص قرار میگیرید و حس بودن در آن نقطه دلخواه را تجربه میکنید. طبق آمار رسمی منتشرشده مجله فورچن، تعداد کاربران اینترنت تا سال 2025 در دنیا از تعداد کسانی که در دنیا حتی به آب آشامیدنی دسترسی دارند ، پیشی میگیرد. این یعنی اگر شما دوست هم نداشته باشید با این دنیا آشنا شوید چاه ای بهجز آن ندارید. بهواقع نهفقط دیگر در امر تجارت بلکه شما برای موفقیتهای بیشتر باید از این ابزار کارآمد استفاده نمایید.
چرا؟
چون با چنین سرعت شتابانی 70% از خریدوفروشها از حالت معمولی امروزی به سمت خریدوفروشهای اینترنتی سوییچ میکند
و دیگر اینکه شما مجبور خواهید شد برای همکاری با افراد متخصص دیگ خود را محدود به متخصصین بومی نکنید و با توجه به اینترنت به سمت همکاریهای بینالمللی در انواع مختلف این مدلها بروید
و دیگر اینکه امروزه فرصتهای بیشماری در فضای مجازی وجود دارد که شما با شبکهسازی مناسب باید از این فرصتها استفاده کنید و نام و نشان تجاری خود را با کمک این ابزار به دستهها و افراد بیشتری متصل نمایید.
ولی آیا داشتن وبسایت کافی ست؟
باید بگویم خیر چون داشتن فقط یک وبسایت بدون بهرهوری در موتورهای جستجو مانند ماشینی ست که بسیار مناسب است ولی یک مشکل بزرگ دارد و آن داشتن موتور است. آیا شما میتوانید ماشینی را برای خود خرید کنید که موتور نداشته باشد؟ و دیگر اینکه آیا شما از همان ابتدا به ماشین با تمام آپشن های لوکس نیاز دارید؟ باید در جواب این سؤال بگویم اگر بهدرستی و از همین امروز شروع کنید بااینکه اندکی دیر شده است ولیکن زماندارید که با خلاقیت خویش و با استفاده از تکنولوژیهای مربوطه به ماشین موردنظر خود اپشن هایتان را اضافه کنید.
چیزی که من برای مجموعه خود بهعنوان هدف انتخاب کردهام داشتن 12وبسایت با کارایی بسیار بالا تا سال 1400 شمسی میباشد که تا به همین امروز توانستهایم تعداد 2 وبسایت آن را ازجمله همین وبسایت عملیاتی کنیم و بهزودی وبسایت دیگر ما به نام mhmconsultant.com نیز به این جرگه اضافه خواهد شد. و تمام تلاش خود را خواهیم کرد که تمامی این وبسایتها از طریق درست در صفحات اول موتورهای جستجو قرار گیرد البته در کلمات کلیدی ورد نظر هرکدام و بسته به کارایی که ما از هر وبسایتی میخواهیم.
دنیای بهینهسازی وبسایت برای موتورهای جستجو دنیای بسیار بزرگی ست که بسیاری دوست دارند برترین و یا جزئی از آنها قرار گرفتن را کاری دستنیافتنی نشان دهند و شمارا به جرگه خودیها وارد نسازند باید بگویم این کار شدنی ست بهشرط آنکه شما بخواهید و بتوانید برای این کار ابزار موردنظر را ایجاد نمایید
خدمتی که ما در این راستا انجام میدهیم مشاوره به شما در جهت :
1- طراحی بهینه وبسایت
2- ابزار موردنیاز و تعریف هزینه آنها
3- آموزش کامل بهینهسازی موتورهای جستجو
4- یاددهی رموز برتری و قوانین خودیها، برای اینکه به شیوه درست در این امر قرار گیرید و باقی بمانید
5- کاهش هزینههای شما که متأسفانه بسیاری از اوقات به دلیل عدم دانش شما در این قضیه به شما و سازمان شما وارد میشود.
نمونه ای از سایت هایی که ما توسط تیم ما و در جهت یاری رساندن به مشتریانمان طراحی شده اند به صورت زیر می باشد:
مدیریت اثر گذار ارتباط با مشتری CRM( در تجارت آنلاین و تجارت معمول)
آخرین خدمت در حال حاضر ما در مورد مدیریت ارتباطات با مشتری یا همانCRM راست. البته د این مدل قصد ما تولید نرمافزار نیست بلکه آموزش و بهینهسازی و استفاده درست از اطلاعاتی ست که از این نرمافزارها به دست میآورید و نحوه صحیح آنالیز آن دادههای اطلاعاتی برای پیشبرد اهداف شما
عارضه یابی سیستم بازاریابی و فروش
عارضهیابی سازمان فروش محور:
آنچه میبایست قبل از بیان خدمات من در این قسمت به آن بپردازم ، مطالبی کوتاه در مورد خود واژه عارضهیابی ست.
عارضهها و یا همان عواملی که موجب میگردد یک شرکت در مرحله اول دست از تحقق اهداف خویش بکشد و در مرحله دیگر موجب میگردد ، نفرات و داراییهای ارزشمند، کشتی کسبوکار را ترک کنند و فقط میماند یک کشتیای که بدون داشتن یک رهبر و ملوان کارا در اقیانوس بزرگ کسبوکارهای امروز بیهدف رهاشده است. و نتیجه آن مشخص است یا کشتی به گِل مینشیند و یا غرق خواهد شد.
در این زمان است که صاحبان آن کسبوکار به دنبال وقوع معجزهای هستند که بتواند آنها را از این مرحله نجات دهد ولی دیگر دیر شده است. آنها فرصتهای طلایی یا همان معجزهها را یکبهیک ازدستدادهاند. فرصتهایی که با یکسری تغییرات کوچک میتوانستند بهترین نتایج را به دست آورند ولی بنا به هر دلیلی چشمشان را به روی واقعیت بسته بودند. بههرحال میخواهم از زاویهای دیگر به عوامل و عارضههای سیستم بازاریابی سازمانها نگاه کنیم. فقط قبل از اینکه بخواهم وارد این مبحث مهم بشوم باید به عرض شما برسانم که منظور من از عارضههای سیستم و واحد بازاریابی و فروش شما، فقط خود آن واحد نیست بلکه منظور تمامی سازمان شماست.این را فقط من نمیگویم، قواعد کسبوکارها در عصر حاضر آن را برای ما مشخص نموده است و به همین دلیل است که من در طراحی مدل TCCRM نیز توجه ویژهای به این نکته داشته و با محوریت مدیریت روابط درون و بیرون سازمان برای خلق فرصتهای جدید در بازار هدف و پیشتازی سازمان نسبت به سایر رقبا، اقدام به ارائه این مدل نمودهام ولیکن اگر بخواهیم برگردیم به داستان عارضههای سازمانی باید به عرض برسانم که بهصورت کلی عارضههای سازمان را میتوان به دودسته تقسیم کرد:
1-عارضههای قابلرؤیت سازمان که کاملاً و یا به میزان قابلتوجهی مشهود است
مانند تولید کالای بیکیفیت و یا تولید کالایی که با استانداردها و اصول شناختی بازار هدف همخوانی نداشته باشد. بیمسئولیتی کارکنان شرکت در ارتباط با مشتریان. داشتن کمترین سطح تعهد نیروی انسانی نسبت بهصرف منابع و سایر دارائیهای استراتژیک شرکت و نداشتن اهداف مشخص برای هر بخش از زنجیره سازمان ........
اینها عارضههایی هستند که در سطحرویی عوامل و مشکلات سازمان قابلمشاهده هستند و هنگامیکه بخواهیم دلایل شکست و یا موفقیت یک سازمان را بررسی کنیم و از افراد سؤال نماییم دقیقاً به بیان همین دلایل بسنده میکنند و بسیاری از رهبران و مدیران سازمانی نیز با دیدن این مشکلات ،سعی در برطرف نمودن این موارد دارند درصورتیکه با حل شدن این موارد بهصورت ظاهری مشکلات یا کامل برطرف نمیشوند و یا اگر هم این امر اتفاق بی افتد بهصورت کاملاً مقطعی بوده .به دلیل آنکه به ریشهها و لایههای زیرین شکل دهنده این مشکلات توجه نگردیده است.
ما در علم عارضهیابی و آیندهپژوهی به این عوامل سطح لیتانی میگوییم. سطحی که برای بسیاری از اشخاص و نفرات درون و بیرون سازمان و یا جامعه کاملاً مشهود میباشد ولیکن برطرف کردن آنها وابسته به لایههای درونیتر و عوامل زیر بنایی دیگری دارد که همین عامل موجب گردیده است مبحث عارضهیابی بسیار پیچیده و زمانبر باشد و در بسیاری از موارد از صبر و حوصله سازمانهایی که فقط درگیر زمان حالشان هستند و تمام سعی و تلاش خود را برای بقا انجام مینمایند خارج باشد. ولی برای سازمانهایی که نهفقط برای بقا بلکه برای پیشتازی در کسبوکار خویش تلاش مینمایند امری واجب و موجب موفقیتهای آینده آنها خواهد شد.
2-عارضهها و عوامل غیرقابل شهود و لایههای زیرین سازندههای عوامل و عارضههای سطح لیتانی:
باید متأسفانه این نکته را بیان نمایم که وقوع بسیاری از این عارضهها دلیلی بسیار محکم در نحوه رهبری سازمانی دارد.عاملی که به میزان بسیار زیادی سهم بزرگی در تشدید و یا کاهش تهدیدهای بیرونی و درونی سازمان دارد. کسانی که تجربۀ مدیریت سازمان و یا رهبری یک سازمان را داشته باشند بهخوبی میدانند که تمرکز بر تهدیدها بهصورت تکمحوره (فقط عوامل بیرونی و یا فقط عوامل درونی) موجب میشود که سازمانی تهدید محور به وجود آوریم که به هر عاملی به چشم یک تهدید نگاه میکند.
و این یعنی سازمانهایی که به تهدیدها و عوامل بیرون از سازمان بیشتر دامن زده و سازمان را وارد بحرانهای بیشتری میکند. مطمئن باشید هیچ کسبوکاری را پیدا نمیکنید که در این دوران درگیر مسائل و فشارهای بیرون سازمان نظیر کمبود و یا نبودن مواد اولیه، فشارهای قیمتی به علت بروز رقابتهای شدید و ناعادلانه توسط رقبا، کمبود منابع مالی دولتها در گرنتهای صنعتی و ..... نباشد.
ولی آوردن این دلایل بهعنوان تنها عوامل عارضههای سازمان کاری بسیار اشتباه میباشد. سازمانهایی که به دلیل نداشتن رهبران کسبوکاری قوی نمیتوانند اهداف مشخص و چشمانداز سازمانی مناسب را بهدرستی ترسیم و درنتیجه اولویتهای اساسی حرکتی و رسالت سازمان را تعیین کنند دچار کاهش بهرهوری منابع استراتژیک سازمان بالأخص منابع انسانی سازمان میباشند و آنها کارمندان را استخدام کردهاند که به عرض و طول سازمان خود بی افزایند و آنجا پایگاهی شده است برای گذران اوقات افراد. بگذارید یک مثال بسیار ساده که درک این مهم را برای ما راحتتر میکند بیان نمایم.
فرض کنید که شما صاحب کسبوکاری هستید که 30 نفر نیروی انسانی دارید و این نفرات به دلیل بیتوجهی شما به عوامل حیاتی کسبوکار تبدیلشدهاند به یکسری زامبی که برایشان تغییر اوضاع و بهبود آن مهم نیست تا باشید هستند . نه کسانی که موجب شوند باشند که شما هم باشید.
و شما به این نفرات بهصورت میانگین مبلغ یکمیلیون و پانصد هزار تومان در ماه حقوق میدهید که برایتان روزانه 8 ساعت کار کنند و یا بهصورت ماهانه 160 ساعت وقت بگذارند. و مجدداً فرض کنید این افراد فقط روزی دو ساعت را به اتلاف وقت بگذرانند و یا زمانشان را به همان وظایف حداقلی اختصاص ندهند( این عدد متأسفانه بسیار بزرگتر از مثال ما در بسیاری از کسبوکارهای ایرانی ست). آنها روزانه مبلغ هجده هزار و هفتصد و پنجاه تومان از منابع شمارا به دور میریزند که اگر این مبلغ را در 30 نفر کارکنان شما ضرب کنیم و سپس آن را برای یک سال محاسبه کنیم به رقم شش میلیون و هفتصد و پنجاههزار تومان دست مییابیم. هزینهای که بازهم فقط ضررهایش به این مقدار ختم نمیشود و صدمات بسیار جبرانناپذیری را بهکل سیستم و کسبوکار شما وارد مینماید. شما این هزینه را در این مثال ساده فقط به دلیل عدم ترسیم مناسب هدف میدهید و کاری را میکنید که با دست خودتان کسبوکارتان را به نابودی خواهد کشید.
بحث عارضهیابی در سازمانها بسیار بحث پیچیدهای ست که بهواقع باید در تمامی ارکان سازمان از رهبری تا حتی افرادی که کار خدماتی در سازمان میکنند را موردبررسی و تجزیهوتحلیل قرارداد. اینگونه است که موجب میشود به رفع و بهبود عارضههایی دستیافت که در نگاهی درست نتیجه آن تبدیلشدن شرکت و یا سازمان شما به یک شرکت و سازمان خلاق و پیشرو و تولیدکننده فرصت میشود. یادمان باشد برای تبدیل و یا ایجاد این سازمانها باید رهبری و مدیریت خلاق را جایگزین رهبران و مدیران وظیفه گرا ، برای پیشگیری از بروز سرطانهای بدخیم سازمانی نمود.
لذا بنده مدلی را بهصورت تخصصی در مورد بازاریابی و فروش تدوین نمودهام که به زبان ساده میتوانید آن را در اینفوگرافی زیر مشاهده نمایید. این مدل با نگاهی ویژه به سیستم بازاریابی و فروش شما ، بهعنوان یک یاریرسان در کل سازمان عمل خواهد کرد. مطمئن باشید تعویض سیستم بازاریابی شما فقط یکراه حل است که برای هر سازمانی جواب مناسب را نمیدهد باید بهدرستی دلایل وقوع آن را بیابید و اجازه دهید این سیستم از درون و با یاری تمام اجرای کسبوکار شما ترمیم و اصلاح گردد.
شاید بپرسید که چه دلیلی داشت که برای توضیح این مبحث سعی کنم مطلبی به این طول و درازی بنویسم. درحالیکه میتوانستم نسبت به مهارتی که در تولید محتواهای مشتریپسند و بازاریابی دارم و با طرح سؤالات هدفدار پرزرقوبرق این مهم را انجام دهم. جواب شمارا اینگونه میدهم که بخشی از کار ما تجاری ست ولی بخش مهم آن اثری ست که از خویش بهجا میگذاریم و من به دنبال اثرهای زودگذر نیستم و از طرفی میخواستم متوجه شوم که رهبران و صاحبان کسبوکاری مانند شما که به دنبال بهبود و رشد شرایط فعلیشان هستند وقت آن را میگذارند که برای 10 دقیقه بهدرستی تا آخرین کلمه مطلب و شرح مختصری از خدمات من را بخوانند.
تحقیقات بازار و طراحی مدل های مهندسی فروش
یکی دیگر از خدماتی که بنده میتوانم به شما ارائه دهم بحث ویژه و بسیار مهم تحقیقات بازار است.
تحقیقات بازار چیزی ست که علاوه بر اصول اساسی که این تحقیقات بر آن استوار است می تواند به روشهای متفاوتی در میزان گرایش بازار به برند شما بی افزاید و درنتیجه کاهش میزان ریسک سرمایهگذاری را کاهش داده و ورود شما به بازارهای هدف را بهتر و شایسته تر انجام نماید.تحقیقات بازار یک مکمل دیگر نیز دارد که میتواند به نتایج بهدستآمده از تحقیقات بازار اثربخشی و سرعت عمل بسیار بالاتری نسبت به رقبای دیگر در آن بازار هدف به ما بدهد و آن به همراه داشتن مدلهای مهندسی فروش است.
که طراحی آن با توجه به آنالیز بهدستآمده از تحقیقات بازار شکل میگیرد و موجب بهرهوری و سرعت دهی بیشتر در به دست آوردن فرصتها و شکاف بازار میگردد.
طراحی مدل مهندسی فروش صحیح به شما این امکان را میدهد که بهدرستی بتوانید مسیر حرکت در دستیابی به منابع و مخاطبان بازار هدفتان را ترسیم و کالای خود را درخور شخصیت و ماهیت اصلی برندتان به دست مخاطبان آن بازار برسانید.
در حقیقت تحقیقات بازار و طراحی صحیح مدل مهندسی فروش پایه اصلی برنامههای دیگر بازاریابی ازجمله طراحی صحیح کمپینهای بازاریابی و تبلیغات و وفادارسازی مشتری را ایجاد مینماید.
که کوتاهی از آن میتواند صدمههای بسیار زیادی را به نام نشان تجاری شما در آن بازار هدف خاص و یا کل بازارهای شما به وجود آورد. ضعفهایی که در مراحل بعدی به دلیل عدم تحقیقات بازار و طراحی مدلهای مهندسی فروش برای شما نظیر عدم انتخاب مناسب شرکای تجاری مناسب درزمینۀ فروش و توزیع محصول شما و یا اخذ نمایندگیهایی که با مشخصات محصول شما هیچ همخوانی نداشته پیش خواهد آورد و در درازمدت از اعتبار برند و نام و نشان تجاری شما میکاهد.و مسلماً با توجه به اینکه میتوانستید با اندکی سرمایهگذاری مناسب درراه تحقیقات بازار و طراحی مناسب مدل فروش خود بهدرستی و شایستگی به عمر چرخه فروش محصول خود در بازار هدف بی افزایید.
کاری که بدون انجام درست مرحله اول هزینههای بسیار بالایی را برای حضور مجدد در آن بازار برای شما به ارمغان خواهد آورد و این امکان نیز وجود دارد که بهصورت کلی بازار هدف شما دست رد به سینه نام و نشان تجاری شما بزند.
لذا از شما خواهشمندم قبل از هر اقدامی در مراحل مختلف بازاریابی و فروش محصولات خود بهدرستی بی اندیشید و از حرکتهای شتابزده پرهیز نمایید.چون این بخش از کار شما مانند قلب یک انسان وظیفه توزیع منابع مالی را در شریانهای حیاتی سازمان و کسبوکار شما به عهده خواهد داشت و کوچکترین بیدقتی میتواند این عضو حیاتی را از کار بی اندازد و درنتیجه آن موجب مرگ کسبوکار شما گردد. لذا به هر جز از اجزای این بخش به چشم یک سرمایهگذاری مناسب نگاه کنید که میتواند کسبوکار شمارا برای مدت طولانی اعتبار بخشد.
طراحی و تدوین برنامه استراتژی بازاریابی
برنامه استراتژی بازاریابی به معنای واقعی
به تعیین اهداف
رسم چشم انداز
تعیین اولویتها و میزان موردنیاز از صرف منابع، دارایی استراتژیک سازمانی
برنامه زمانبندی و تعیین مدتزمان موردنیاز به تحقق اهداف
طرحهای هدفمند برای مطرح نمودن بازار و شناسایی نام و نشان تجاری در بازار هدف جدید
تعیین بازارهای هدف و بخشبندی مناسب این بازارهای هدف به برنامههای عملیاتی با توجه به سرمایهگذاریهای هر مرحله از فرایند
تعیین میزان قدرت برند، تشخیص نقاط قوت و ضعف رقبا در هر بخش از بازار
تشخیص فضاهای خالی و فرصتهای موجود در بازار هدف و یا بخشهایی که رقابت در آنها با صرف هزینه و استراتژی سازمان بیشترین برآیند و بازگشت سرمایه را دارد
تعیین برنامه تاکتیکی نظیر طراحی کمپینها، پوینتهای مؤثر در برقراری ارتباط نام و نشان تجاری( برند) با اولویتهای فرهنگی، معیشتی و اقتصادی حاکم برای جامعه هدف برای دستیابی به سهم ویژه هر بخش از بازار هدف می پردازد.
بهطورکلی این خدمت نقشه راهی به شما و کسبوکار شما ارائه میدهد که بتوانید بهطور چشمگیرتری در به دست آوردن سهم مناسب از بازار هدفتان اقدام نمایید
این خدمت مکمل خدمت مرحله قبلی ست که درصورتیکه مرحله تحقیقات بازار توسط سازمان بهدرستی انجامگرفته باشد میتوان بهصورت مجزا از این خدمت در جهت افزایش راندمان و چابکی سیستم استفاده نمود.
برنامه جامع برندینگ و افزایش قدرت برند
برنامه جامع برندینگ به معنای ارتباط صحیح هر بخش از ماهیت های اساسی برند است.
یعنی همان چیزی که موجب می شود یک برند فارغ از اینکه یک نام است، اثر گذاری و به ماهیت کسب و کار شما هویت بخشد. نکته بسیار مهمی که در برندینگ مطرح است آن است که با شما با ارتباط دادن صحیح عناصر سازنده هر سه بخش اساسی هویت برند بتوانید در ذهن و قلب مشتری نفوذ کنید. این بدان معنا نیست که حتماً از کلمات معنا دار در نام برند استفاده نمایید با نگاهی به معتبرترین برندهای جهان متوجه می شویم که این نام ها ، از یکسری کلملت بدون هویت ساخته شده اند و چیزی که به این نامها معنا بخشیده است ماهیت اصلی خود کسب و کار است. نگاهی به برندهایی مانند کرینکس، وایتکس، نایک، آدیداس، بنجر و بسیاری از نام های دیگر، این نام ها را اگر به هر کسی در سراسر دنیا اعلام کنید سریعاً موضوع کسب و کار آن ها و محصولاتش را برایتان معرفی می کند. در صورتیکه اگر به خود این نام ها نگاهی بی اندازید هیچکدامشان معنایی خاص را نمی دهند. این یعنی اعتبار یک کسب و کار به یک نام.
برنامه جامع برندینگ به شما این امکان را میدهد که اعتماد مردم را نسبت به کسبوکار به دست آورید
البته اینیک امتیاز بزرگتر نیز برای شما به همراه دارد و آن این است که مردم در مورد نمانامهایی که به آنها اعتماددارند با یکدیگر صحبت میکنند. و اینگونه بدون اینکه هزینه اضافهتری بپردازید برای شما بهرایگان بازاریابی دهانبهدهان انجام میدهند. این خبر خوشی است ولی متعلق به کسانی ست که برای چنین اعتبار بخشیدنی به کسبوکار خویش با برنامه و بلندمدت میاندیشند و دنبال راهکارهای کوتاهمدت نیستند.
اجرای این برنامه حداقل به مدت 7 سال برای نام و نشانهای تجاری تازهکار به طول میانجامد که اگر یک برنامه اصولی برای آن نداشته باشند مسیرشان برای تحقق بخشیدن به این هدف طولانیتر میشود. و درنتیجه نهتنها زمان را از دست میدهند بلکه با ورود رقبای دیگر کارشان بسیار سخت میشود.و میبایست هزینههای بسیار گزافتری نیز بایت این عدم انجام در آینده بپردازند.
اولویت در این برنامه جامع برندینگ تعیین نقاط کانونی کسبوکار و اولویتهای اتصال آن به بازار هدف و قلب و ذهن مشتری ست چیزی ست که به شما کمک میکند سنگ بزرگ برندتان را بهدرستی در سینهکش کوه بلند کسبوکار به قله برسانید. نگران نباشید سخت است ولیکن شدنی. من در این سالها مانند بارکشهای شهر لوکای نپالی که سالها به فاتحان قله اورست کمک میکنند که بلندترین قله جهان را فتح کنند تمام سعی خویش را مینمایم که به شما و برند شما کمک نمایم که بتوانید قله اورست برندتان را فتح نمایید
بازار یابی محتوا و مدیریت شبکه های اجتماعی
امروزه نمیتوان قدرت اینترنت و به وابسته همین تکنولوژی شبکههای اجتماعی را در پیشبرد اهداف و رسیدن به سطح بالای کسبوکار نادیده گرفت.
موضوعی انکارناپذیر که میزان دسترسی به اینترنت تا سال 2025 از میزان دسترسی افرادی که به آب و برق در سراسر جهان وجود دارند بیشتر است.در بحث آیندهپژوهی و یکی از آیتمهایی که باید آن را در طراحی بوم کسبوکارهای امروز و در اجزای درآمدزایی دید، میزان اتکایی صنعت و کسبوکار ما به اینترنت و شبکههای اجتماعی ست که باید بهدرستی اندازهگیری گردد و میزان دسترسی ما به منابع ارزشی و مالی این بخش اعظم کار برنامهریزی گردد. مطمئن باشید که با توجه به روند کسبوکارهای امروز دیگر نهتنها برای بازاریابی خویش به اینترنت و شبکههای اجتماعی وابستهتر خواهیم شد بلکه در سطح همکاری و یافتن بهترین شرکای تجاری و همچنین نیروهای متخصص و افرادی که به آنها free lancer میگویند (افرادی که در شغل و کسبوکار خویش متخصص هستند ولیکن خود را به هیچ سازمان و نهادی نمیفروشند) وابسته خواهیم شد.
در عصر حاضر فرصت یا همان چیزی که ما به نام شانس میشناسیم از سه بخش تشکیلشده است:
1-برنامهریزی
2-آیندهپژوهی
3-شبکهسازی
و این فرصت بهواسطه حضور شبکههای اجتماعی که در عرض چند ثانیه میتواند ما را به دنیایی از افراد در یک بازار هدف خاص متصل بکند بیشازپیش محیا شده است.
موفقیت امروز سازمانها درگرو بهرهگیری از بهترین نفرات و متخصصینی ست که میتواند سنگینی بالا بردن سنگ بزرگ را تحمل نمایند ولی سؤال اینجاست که چگونه میتواند این مهم را انجام دهند؟
چگونه میتوانند در بین اینهمه هجمه تبلیغاتی و محتوای تولیدشده نظر و ذهن افراد و مخاطبان خویش را به سمت محصول و کسب و کار خویش جلب نماید و از این طریق به کسب منفعت بپردازند؟
جواب این سؤالها در بازاریابی محتوا نهفته است. عنصری که چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم تا چند سال آینده شاهکلید بازاریابی و فروش ما خواهد شد. و این متعلق به کسانی ست که بتوانند با تولید محتوای درست و بر طبق اصول خاص در درجه اول ذهن مخاطبان را درگیر موضوع کسبوکار و یا محصول نمایند و از طرفی دیگر بتوانند با ارائه محصول و خدمات باکیفیت قلب مشتریان را تسخیر و سوار بر اسب احساسات آنها بشوند.
شاید موضوع بسیار ساده نشان دهد ولی باید عرض کنم این بازی و حضور در شبکههای اجتماعی همانقدر که میتواند مفید باشد به همان میزان نیز خطرناک است.در حقیقت شبکههای اجتماعی مانند یک تیغ دو لبه عمل میکنند که درصورتیکه بهدرستی از آنها استفاده نشود میتواند با سرعتی باورنکردنی شما و کسبوکارتان را نابود سازد.
زمانی میگفتند که یک مشتری ناراضی ما را به حداقل 7 نفر دیگر معرفی میکند باید به عرضتان برسانم این داستان برای قبل از بروز شبکههای اجتماعی و اینترنت بود چون امروز یک مشتری ناراضی میتواند ما را به هزاران نو یا شاید میلیونها نفر معرفی نماید.
نمونه نابودی بسیاری از نام و نشانهای تجاری ایرانی را میتوان در این زمینه نام برد که با صرف هزینههای کلان و به خاطر اشتباهات معمول این حوزه و عدم سپردن کار به افراد خبره ، نهتنها نتوانستند از این فرصت بهدرستی استفاده نمایند بلکه موجب شد بسیاری از پلهای پشت سر خویش را نیز نابود سازند. این خدمت را با اطمینان کامل به بنده سپرده و مدیریت این نوزاد تازه متولدشدهای که در آینده سهم قابلتوجهی از درآمدهای شمارا به خود اختصاص میدهد را به بنده محول سازید.
تدوین برنامه های اجرایی در همکاری های بین المللی و تحقیقات بازار بین المللی برند
مسلماً شما میخواهید برای فروش محصولات خویش دست به گسترش بازارهای هدفتان بزنید؟
و یا شاید برای پیشتازی در صنعت و کسبوکار خویش بخواهید دانش و یا تکنولوژی جدیدتری را به خدمت خود درآورید ؟
و یا کارخانه تولیدی شما ظرفیت خالی دارد که میتوانید با سرمایهگذاری، افراد علاقهمند در این حوزه به این کار اقدام ورزید؟
و یا شاید شما به دنبال حضور در بازارهای بینالمللی هستید؟
میخواهید نمایندگی محصول و یا خدمتی را از یک کشور دریافت دارید؟
ایدهای دارید و میدانید با مطرح کردن این ایده میتوانید منابع و درآمد بسیار خوب و یا کسبوکاری بسیار پویا و عالی را به راه بی اندازید ولیکن سرمایه کافی ندارید و در داخل کشور نیز از شما حمایت نمیکنند؟
و یامیخواهید محصولتان را به کشوری صادر نمایید و میخواهید کسانی باشند تا قبل از شروع سرمایهگذاری در آن کشور تحقیقات بازار آن کشور و یا منطقه را در سطح بینالمللی برای شما انجام دهند و به دادههای ارائهشده شرکای و یا کشور مربوطه اطمینان ندارید؟
به هر دلیلی میخواهید به سمت همکاری بیرون از مرزهای کشور خودتان بروید نیاز دارید تا مدلهای همکاری بینالملل و پیچیدگیها هرکدام را بدانید. خارج از مسائل حقوقی این قراردادها که کار وکلای حقوقی بینالمللی است باید دانش بسیار خوبی نسبت به انواع این مدلها ، نکات مثبت و منفی، چالشهای پیش رو و قوانین بینالمللی نظیر اینکوترمز،بحث پیچیدگیهای مالی را بشناسید تا بتوانید مدلی متناسب با کسبوکار خویش و یا کسبوکار مدنظرتان پیدا نمایید که در آینده با خیال آسودهتر حرکت نمایید. اینها چیزهایی هستند که بنده میتوانم در این زمینه آموزشهای لازم را به شما بدهم.
طراحی فرایندهای سازمانی
مسلماً همه شما که تجربه مدیریت و رهبری یک شرکت تولیدی و یا خدماتی را داشتهاید با این گفته من موافق هستید و شاید آن را لمس کرده باشید.
شاید شعار سازمان شما نیز مانند بسیاری از سازمانهای دیگر،نظیر این شعارها باشد:
مشتری مداری و یا حق با مشتری ست، مشتری تنها کسی ست که همه برای او کار میکنیم.
ولی این شعارهای زیبا از حرف تا عملشان و تمامکارهایی که ما انجام میدهیم بسیار متفاوت است. من بارها متوجه دو نوع دیدگاه متفاوت در دو بخش و واحد بهظاهر جدا از هم شدهام، یکی بخش و واحد فروش و دیگری درمجموع واحد تولید. و جملاتی نظیر این موضوع را بارها شنیدهام:
دوستان و مدیران عزیز در واحد تولید میگویند، ما کار میکنیم،جون میکنیم، یکی دیگر پورسانتش می گیره و اگر ما نباشیم که اینها( واحد فروش) نمیتوانند کاری انجام بدن. بعدش هم فقط طلب کارهستند.
دوستان و عزیزان واحد فروش هم در پشت پرچم مشتری مداری خودشان رو پنهان کردن و میگویند هر چیز که ما میگوییم که از خودمان نیست مشتری میخواهد و آن چیزی که مشتری میخواهد رو باید ما به آنها تحویل بدیم. نه آن چیزهایی که ما می تونیم تولید کنیم و باید بهزور به مشتری بدیم.
شعار همیشه حق با مشتری ست درست نیست!!!!! در بسیاری اوقات ما به علت عمل نکردن درست خود حق هایی را ایجاد می کنیم که با توانایی و دانش سازمانی من همخوانی ندارد.
این دیدگاه تلخ با توجه به تمام موضوعاتی که سازنده این مقوله میباشد یک دلیل محکم دارد نبود یک چشمانداز وسیع نسبت به دایره حرکت سازمان و آیندهنگری رهبران سازمانی، به نظر من سازمانهایی که دچار این نوع دیدگاهها میشوند بهشدت درگیر زمان حال خود هستند .
این مسئله موجب میگردد که شخص و یا افراد درون سیستم بیشتر از دایره بخش و واحد سازمانی خود را ندیده و در همین راستا هیچگونه خلاقیتی در بهبود و یا فراهم آوردن ابزاری برای رشد و ارتقای سازمان خویش و به چنگ آوردن فرصتهای بازار نداشته باشند.
اگر این شرایط درون سازمانها بهبود پیدا نکند مسلماً سازمان بهشدت دچار روزمرگی شده و پویایی خویش را از دست میدهد. که وجود این شرایط موجب میشود که سازمان نتواند به ایجاد همصدایی در تمامی فرایندهای سازمانی و کارکنان برای جذب منابع مالی در جهت پیشبرد اهداف خویش دست یابد.
لذا در چنین شرایطی هر سازمانی نیازمند آن است که بتواند بهدرستی فرایندهای نظارتی خود بر ارتباطهای میان سازمانی خویش را برای بهبود جایگاه نام و نشان تجاری در بیرون از سازمان تقویت نماید. سازمان باید بتواند با توجه به نقاط ضعف و قدرت خود و با تحلیلهای میدانی به بهترین نظام یکپارچه و همراستا برای پیشبرد اهداف خود دست یابد. اینکه کدام مدل اجرایی برای سازمان مناسب است و کدامیک میتواند جهت رشد و بهینهسازی فرهنگسازمانی به کار آید و بهطورکلی کدام تغییرات باهدف دستیابی بیشتر به اهداف سازگار است. این چیزی ست که باید به متخصصان تعیین فرایند واگذار گردد.
خدماتی که من میتوانم در این بخش به شما ارائه دهم چگونه است؟
در این بخش از خدمات ما به تعریف یک یا نهایتاً سه هدف اساسی برای سازمان بعداز بررسی مواردی ازجمله:
میزان عملکرد برند و جایگاه فعلی سازمان
مقایسه عملکرد برند نسبت به مدتزمان کارکرد/رقبا/موقعیت اقتصادی/موقعیت اجتماعی و .......
بررسی نقاط ضعف سازمان نسبت به اهداف بلندمدت و کوتاهمدت در بازار هدف
بررسی فرصتهای موجود در بازار هدف و ایجاد هویت پایدارتر نسبت به گذشته برای نام و نشان تجاری.
می پردازم.
و ازآنجاکه تنظیم و طراحی مجدد کلیه فرایندهای سازمان کاری بسیار سخت و کار یک شخص نمیباشد و باید تیمی متشکل از افراد متخصص در همه زمینههای مدیریت منابع انسانی، رهبری، مدیریت، رفتار سازمانی و. بسیاری از بخشهای دیگر است، منظور بنده نسبت به ارائه این خدمت در نقطه پیکان هدف سازمان و خط مقدم جبه و افزایش میزان ضریب عملکردی سازمان میباشد. مدل این نوع خدمت بر اساس زنجیره تکاملیافته چارچوب SWOT میباشد که با اندکی تغییرات نگاه سازمان را از بیرون سازمان به درون سازمان معطوف داشته و با همان عملکرد ولی این بار بهجای شناسایی فرصتها در مرحله اول در بیرون سازمان به بررسی نقاط اتصال حلقههای نام و نشان تجاری در بازارهای هدف و بررسی نقاط ضعف هر حلقه زنجیر می پردازیم.بهبود در عملکرد این نقاط میتواند بهصورت کامل نسبت به بهبود شرایط نام و نشان تجاری در بازار کمک نماید. و بر همین استراتژی بر اساس WSOT پرداخته و بر همین اساس فرایندهای موردنیاز جهت بهبود زمانبندی و برنامهریزی میگردد. در این بخش از خدمات سطح بهینهسازی بعد از توافق با هر سازمان مشخص میگردد .یعنی مشخص میگردد نحوه و مدل کار چگونه است، طراحی مسیر و فرایند و زمانبندی کار به چه صورت است و درنهایت در هر مرحله چه میزان و به چه درصدی به بهینهسازی و بهبود مسیر میانجامد.
درواقع با طراحی فرایند سازمانی فروش اهدافی متناسب با تواناییها و امکانات سازمان در نظر گرفته میشود که سازمان قادر خواهد بود در دستیابی به آنها بهترین عملکرد را داشته باشد و یا برای پیش برد اهداف خویش، سازمان به دنبال جذب همکاری و مدلهای متفاوت همکاری مانند فرانچایز، ادغام، همکاری مشترک و یا سرمایهگذاری مشترک و... باشد که بازهم افزایش میزان دانشی و عملکردی سازمان نقش بسیار مهمی در تحقق این اهداف خواهد داشت.
اینکه ما بدون در نظر گرفتن شرایط و تواناییهای سازمان و فقط از حیث رقابت سنجی اقداماتی را انجام نمایم و فرایندهایی را سازماندهی و به انجام برسانیم که از توانایی فعلی سازمان خارج است کاری بسیار اشتباه میباشد.
با طراحی درست فرایندهای فروش شما میتوانید بهدرستی به تعیین اهداف و دستیابی به این اهداف در بازارهای هدف خویش دستیابید و بهگونهای عمل نمایید که نقاط قوت شما عملکردی بهمراتب بهتر از قبل و در حد عالی و نقاط ضعف شما به حداقل ممکنه برسد.
گالری تصاویر
دوره مذاکرات حرفه ای فروش
مدیریت صنعتی شیراز
فروشندگان اثر گذار
خانه کیفیت بندرعباس
کارآفرینان دیجیتال
دانشگاه علم و صنعت تهران
دوره مذاکرات حرفه ای فروش
مدیریت صنعتی شیراز
وبینار مدیریت خلاقیت در سازمان
سازمان هپکو تهران
روشهای همکاری بین المللی
مدیریت صنعتی تهران
کارگاه گذر از مدار صفر مذاکرات
شهرداری تهران
تحلیل مدل orise
وزارت ارشاد شمیرانات
نخبگان فروش
بیمه آرمان استان کردستان
آناتومی فروشنده حرفه ای
بیمه آرمان استان خوزستان
کارگاه گذر از مدار صفر مذاکرات فروش
مجتمع فنی تهران
برنامه ریزی مذاکرات فروش بیمه عمر و فروش 100 درصدی
بیمه آرمان استان هرمزگان
ایجاد ارتباط موثر
سازمان گردشگری استان همدان
معرفی مدل کسب و کار دیجیتال هنرمندان
وزارت ارشاد اسلامی
قوانین موفقیت کسب و کار در عصر حاضر
سازمان شهرداری تهران
افزایش قدرت برند شخصی و ارتباط با موفقیت سازمان
سازمان شهرداری تهران
56 تکنیک اثر گذار در زبان بدن پرسنل بانک
بانک ایران زمین
زبان بدن و نقش آن در مذاکرات حرفه ای
بانک ایران زمین