جایگاه سازی نبردی در برندینگ قسمت اول
جایگاه سازی برند در ذهن
به گفته آقای آکر برند ارزشمند ترین دارایی هر کسب و کاری است ولی نکته جالب آن است که ما از همه عوامل بازاریابی و برندینگ و آمیخته های بازاریابی استفاده می نماییم تا یک برند شکل گیرد ولی بعد از آنکه نام و نشان تجاری یا همان برند سازمان شکل گرفت، این برند کسب و کار است که به شما و تمامی استراتژی های دیگر بازاریابی تان اجازه می دهد تا شما به جایگاه مناسبتری در بازار نسبت به رقبای تان دست یابید.
جایگاه سازی یکی از جذاب ترین و زیباترین موضوعات برندیگ و بازاریابی نوین است که در این سری مقاله ها قصد دارم به بهترین شکل ممکنه به همراه مثالهای متعدد برندسازی و برندینگ این مبحث را با شما در میان گذارم.
آنچه با آن مواجه هستیم،ضعف ارتباطات است.
چند بار با این کلمه کلیشهای روبهرو شدهاید؟
ضعف ارتباطات بهخودیخود شایعترین و جهانیترین دلیل مشکلات روبه افزایش ماست؛ مشکلاتی مانند مشکلات تجاری، مشکلات دولتی، مشکلات کاری و مشکلات ازدواج.
اگر مردم تنها برای تبادل احساسات و بیان دلایلشان وقت میگذاشتند بسیاری از مشکلات جهان، بهنوعی برطرف میشد.گویا مردم بر این باورند که هر مشکلی را تنها با صحبت کردن میتوان حل کرد، بعید به نظر میرسد.
چرا این مفاهیم را در ابتدا بیان کردم، دلیل اصلی آن موضوع اصلی این مقاله و نوشتار است که به مفهوم جایگاه سازی برند به کار میرود.یکی از ابزارهای مهم برندینگ و برنامههای بازاریابی.مفهومی ساده ولی درعینحال بسیار حساس و زمانبر و کاری بسیار دشوار که در صورت خطای کوچکی میتواند یک برند و جایگاه آن را برای همیشه از بازار و دیدگاه مشتریان حذف کند. سعی میکنم در این سری مقالهها به بیان مفهوم جایگاه سازی و سپس عوامل موفقیت و شکست در آن بپردازم که به همراه مطالعه موردی برندها و نام و نشانهای تجاری معروف ، سعیام بر این است که بتوانم این مفهوم را با مثالهای واقعی برای شما بیان و بیاموزم.
این مقاله مناسب برای چه اشخاصی است؟
مدیران بازاریابی و فروش، برندینگ، علاقهمندان حوزه برندینگ و طراحی کمپینهای تبلیغاتی و بازاریابی
مفهوم جایگاه سازی:
مفهومی که امروزه ماهیت تبلیغات را تغییر داده است، مفهومی بینهایت ساده که افراد بهسختی قدرت آن را درک میکنند، مفهومی که پیرامون زمینههایی مانند سیاست، جنگ، تجارت، یا حتی مهارتهای دنبال کردن جنس مخالف یا هر نوع فعالیت دیگری ست که لازمهاش تأثیرگذاری بر ذهن افراد میباشد. چه این ترویج برای موفقیت باشد و چه برای نوشابه،کامپیوتر یا نامزد انتخاباتی و یا حتی فعالیتهای حرفهای خودتان. مفهومی که آدولف هیتلر از آن استفاده کرد، برندهای بزرگ دنیا نیز یاد گرفتهاند از آن استفاده نمایند.
جایگاه سازی با یک محصول آغاز میشود، یک کالا، نوعی خدمات، یک شرکت، یک آژانس، یک فرد؛حتی خود شما. اما جایگاه سازی فعالیتی نیست که روی یک محصول انجام میدهید.بلکه مجموعهی فعالیتهایی ست که روی ذهن مشتری احتمالی انجام میدهید تا محصول را در ذهن او نهادینه کنید.بدین ترتیب اینکه این مفهوم را مستقر کردن محصول بنامیم،اشتباه است؛ زیرا در این صورت گویی کاری روی محصول انجام دادهایم.
نباید فکر کرد که فرایند جایگاه سازی تغییری به وجود نمیآورد،زیرا چنین نیست.اما تغییراتی که در نام،قیمت و بستهبندی محصول رخ میدهد درواقع با تغییر خود محصول،بسیار متفاوت است.این تغییرات بهطور عمده نقش تزئینی دارند که برای تأمین جایگاهی ارزشمند در ذهن مشتری استفاده میشود.
پیشنهاد میدهم مقاله استراتژی های بازاریابی چنگکی را نیز مطالعه نمایید
بهواقع امروزه جامعه ما و بهصورت کلی جامعهای ارتباط زدهای ست، جامعهای که هرروز با هزاران و شاید بیشتر از نامههای تجاری، اشخاص مختلف آشنا میشود و فقط معدودی از آنها میتوانند جایگاه خود را در ذهن مشتری بهعنوان یک برند، یک شخص، یک شرکت پیدا کنند و انسانهای دیگر بتوانند پیوندی بین نام آنها و محصول پیدا کند. این امر ربطی به تبلیغات ندارد، تبلیغات گوشهای از این هنر است و مابقی چیزهای دیگری ست که باید در بازاریابی بهدرستی از آنها استفاده کنیم. حال این بازاریابی مربوط به یک کالا باشد، شخص باشد( نمایندگان و سیاسیون) و یا یک شرکت و خدمات.
بگذارید مثالی برای شما بزنم، امروز اگر کسی از شما بپرسد که برندهایی برای نوشابه نام ببرید، حتماً در میان لیست حداکثر دهتایی خود، نامی از کوکاکولا، پپسی خواهید آورد و شاید حتی یادتان نباشد که برندهایی مانند ارم، یا شاید هم زمزم نوشابه دارند. بگذارید نگاهی به تبلیغات محیطی بی اندازیم، مسلماً با بنده موافق هستید که در کشور خودمان بیشتر از تبلیغات شرکتهایی که نامشان در ابتدای لیست شما قرارگرفتهاند، در معرض تبلیغات شرکتهایی قرارگرفتهایم که در فهرستتان حضور ندارند. و همینطور این سؤال را در مورد گوشی تلفن همراه از خود بپرسید و یا دستمالکاغذی و یا شاید هم در مورد دیگر صنایع مخابراتی و تلفنهای ثابت،مسلماً اگر این سؤال را از دیگر دوستانتان هم بپرسید متوجه میشوید که چندین اسم اول عموماً بین شما مشترک است. و بسیاری از آنها حتی برای یکبار هم که شده تبلیغی بهصورت مستقیم در محل زندگی شما انجام ندادهاند.
در ادامه مقاله متوجه میشویم که این برندهایی که توانستهاند چنان پیوند بزرگی را برای خود با کلماتی در ذهن شما ایجاد کنند یعنی بهمحض بیان یک محصول نامشان در ذهن شما و از میان هزاران نام و اطلاعات دیگر هم فراخوانی میشوند ، اشتباهات بزرگی داشتهاند که بهصورت موردی به آنها خواهیم پرداخت.ولی چیزی که بسیار مهم است این است که :
جایگاه سازی نخستین بخش از تفکری است که با مشکل شنیده شدن در جامعهی ارتباط زده ما مقابله میکند و هر کس میتواند برای پیشروی در بازی زندگی، از این مفهوم استفاده کند و آن را از این دیدگاه ببیند که: اگر شما این اصول را نمیدانید یا از آنها استفاده نمیکنید، بیتردید رقبایتان از آنها آگاه هستند و استفاده میکنند.
چگونه مفهوم سختی مانند جایگاه سازی، به دلیل خلاقیتی که به همراه دارد،به موضوع بااهمیتی در تجارت تبدیل شد؟
درواقع مشخصهی دههی گذشته را شاید بتوان بازگشت به واقعیت دانست.مفاهیم کنایهای شوالیههای سفید و چشمبندهای سیاه، شاعرانه است؟ بله. هنرمندانه است؟ بله. ولی روزهای پررونق تبلیغات و کلمههای جادویی آن برای همیشه گذشته است.امروزه صفتهای برتر را بهجای صفتهای برترین استفاده مینماییم.
بگذارید نگاهی به شعارهای تبلیغاتی امروز از برندهای نامآشنا بی اندازیم تا حقایق برایمان روشنتر شود:
شرکت اویس AVISدر میان شرکتهای ماشینهای کرایهای در آمریکا دومین شرکت است و شعار آنها اینگونه است.چرا با ما همراه میشوید؟ چون ما سختکوشتریم.
جایگاه سازی برند چیست
این اصلیترین آگهی برای جایگاه سازی اویس است که خط آخرش در تاریخ تبلیغات بسیار مشهور است((صف باجهی ما کوتاه است!)) قسمت دوم مقاله را مطالعه نمایید.