هوشمندانه تر کار کنید، نه سخت تر!

هوشمندانه تر کار کنید، نه سخت تر!

1 1 1 1 1

یک مثل قدیمی می گوید هرچه سخت تر کار کنید، نتایج بهتری می گیرید. من تشخیص دادم که این مثل نادرست است: هر چه قدرت نفوذ شما بیشتر باشد، نتایج بهتری خواهید گرفت. به عنوان بازاریاب، نیازمندیم که هوشمندانه تر کار کنیم به جای اینکه سخت تر کار کنیم.

تنوع محصول برای موفقیت تجارت ضروری است. همه ما می دانیم که تجارت یعنی برآورده کردن نیازهای مشتری. با ارائه محصولات متعدد شما فروش خود را بهبود می بخشید زیرا در واقع نیازهای متعددی را برطرف کرده اید. در مقاله زیر به برخی از روش ها و مفاهیم استراتژی توسعه محصولات متعدد اشاره می کنیم:

عامل موفقیت کسب و کار: تنوع محصول!

 

این عقیده ماست که هر چه ساعت کاری بیشتری ارائه دهیم، خروجی بهتری خواهیم داشت. متأسفانه دنیا به شما یک میلیارد دلار بابت کار سخت یا "لايق آن بودن" نخواهد داد. دنیا اهمیت نمی دهد. فقط زمانی که چیز با ارزشی ارائه می دهی انتظار نتایج بزرگ داشته باش. بازاریابان بزرگ این را دریافته اند.

نتیجه به میزان کار بستگی ندارد!

اجازه دهید یک مثال ساده برایتان بزنم. شما دانه های سیب را می فروشید. شما خوش شانسید و تنها کسی هستید که دانه های سیب را می فروشد، بنابراین شما به قیمت خود آنها را خواهید فروخت. آیا معتقدید که برای موفقیت در تجارت خود باید کار بیشتری کنید؟ یا اگر شما این توانایی را داشتید تا مردم را با یک ملاقات یک ساعته ثروتمند سازید، آیا نیاز داشتید که برای پولتان کار کنید؟ نه، زیرا شما چیزی ارائه می دهید که هیچ کس دیگر نتوانسته ارائه دهد؛ ارزش کار شما بی اندازه است.

متأسفانه بیشتر کارآفرینان و بازاریاب ها نمی دانند که نتایج با میزان کار ارائه شده متناسب نیست. البته، سخت کار کردن می تواند در بسیاری از زمینه ها مفید باشد اما نمی تواند تا زمانی که با افزایش ارزش و مقیاس پذیری همراه نشود، مؤثر واقع شود.

 

مهم ترین بخش هر کسب و کاری در این است که مخاطب خود را به مشتری جذب کند و این موضوع زمانی نهایی می شود که مذاکرات شما با مشتریان تان به بهترین شکل پیش برود و این مذاکرات باعث سودآوری برای کسب و کار شما شوند. در این مقاله به ذکر نکاتی درباره اینکه چگونه یک جلسه مذاکره عالی داشته باشیم، می پردازیم.

چگونه یک جلسه مذاکره عالی داشته باشیم؟

ارزش کارتان را بالا ببرید!

آبراهام لینکلن می گوید: "اگر من هشت ساعت برای بریدن یک درخت زمان داشته باشم، شش ساعت آن را صرف تیز کردن تبرم خواهم کرد. "

طبق تعریف، ارزش، بهای هر چیزی است؛ اینکه چقدر سودمند باشد. هرچه ارزش چیزی را بالاتر ببرید، گرانبهاتر خواهد شد. من این را دوباره خواهم نوشت، زیرا می خواهم شما دوباره آن را بخوانید. هرچه ارزش چیزی بیشتر باشد، گرانبهاتر خواهد بود. دوباره و دوباره آن را بخوانید؛ آن را در سرتان فرو کنید.

وقتی من کار مشاوره خود را شروع کردم، بر این عقیده بودم که هر چه ساعت کاری من در یک هفته بیشتر باشد، ثروتمندتر خواهم شد. بنابراین بسیار کار می کردم، و مشتریان جدیدی پیدا می کردم، رایزنی بیشتری می کردم، از طریق اسکایپ کنفرانس برگزار می کردم و جلسات زیادی داشتم. در آن زمان احساس خوبی داشتم ولی هنوز هفته به هفته به میزان مشابهی کار می کردم. من اساساً در جا می زدم. هیچ وقتی برای بالا بردن ارزش تجارتم نداشتم. یک روز، تصمیم گرفتم این درجا زدن را بشکنم. من یک تصميم اساسی گرفتم. تصمیم گرفتم ۵۰ درصد کمتر کار کنم. من از این ۵۰ درصد به عنوان زمانی که می توانستم در ارزش نشان تجاری خودم سرمایه گذاری کنم، استفاده کردم. زمان بیشتری صرف خواندن کتاب، رفتن به همایش ها، ملاقات با افراد جدید، افزودن مخاطبین آنلاین و قرار دادن نام خود در وبلاگ ها استفاده کردم. هر آن چه را که می توانستم برای بالا بردن ارزش نشان تجاری خود انجام دادم تا جایی که مردم بیشتری خواستار خدمات من شدند.

 

همانطور که حتماً می دانید بازاریابی یعنی حرکت! ما در مقاله زیر از اهمیت اینکه دائم در حال حرکت رو به جلو باشید، سخن گفته ایم:

یک لحظه هم نایستید!

 

به عقیده من تمام بازاریابان و کارآفرینان باید در توانایی بالا بردن ارزش، مهارت داشته باشند. اگر شما یک تولیدی لباس دارید، وقت بیشتری را در جستجو برای کیفیت محصول صرف کنید و نشان تجاری خودتان را بسازید و ارزش را حس کنید. اگر شما یک مربی شخصی هستید، وقت بیشتری برای ساختن نشان تجاری شخصی خودتان و با ارزش کردن زمان، صرف کنید. سعی کنید تا برای صحبت کردن درباره خودتان نشریات رسانه ای را به خدمت بگیرید، مهارت هایتان را به عنوان مربی ارتقا دهید، یک مخاطبین آنلاین خود را افزایش دهید و در رقابت ها برای بردن جایزه ها در زمینه فعالیت تان شرکت کنید. اگر صاحب رستوران هستید، روی منوی غذایی خودتان کار کنید و نظرات مختلفی را از بیرون به دست آورید. اشخاص نامدار و ستاره های محلی را برای خوردن غذای رایگان دعوت کنید و کاری کنید که مردم از این موضوع آگاه شوند. وقت و پول بیشتری را برای آموزش سرآشپزهای خود صرف کنید، بر روی نشان های تجاری شخصی آنها کار کنید.

 

می گویند موقعیت یعنی همه چیز. اشتباه هم نمی گوید: موقعیت همه چیز است و بازاریان بزرگ این را می دانند. پیش از ظهور این "بازاریابی" نوظهور، یک نکته کلیدی در موفقیت کسب و کار وجود داشت: موقعیت. یعنی به معنای کلمه همان جایی که بازار وجود داشت.

موقعیت در بازاریابی

 

راه های زیادی برای ارتقاء ارزش (و حس کردن ارزش) از آنچه به بازار عرضه می کنید وجود دارد. همیشه از خودتان بپرسید: چگونه می توانم ارزش نشان تجاری خود را ارتقا دهم؟ زمانی که در مورد روند تجارت خاصی تردید دارید، درباره اینکه آنها تا چه اندازه می توانند به نشان تجاری ارزش بی افزایند فکر کنید. تصمیمات خودتان را بر این اساس استوار سازید.