این مفهوم چیزی نیست بجز قدرت مطلق ارتباطات و یا همان شبکه سازی
این مفهوم واژه بزرگ شبکه‌سازی و یا به‌اصطلاح نتورک است.منظور من نتورک مارکتینگ به معنای آنچه در ایران به‌اشتباه جاافتاده است نیست، و سعی ندارم در این مقاله به آن بپردازم ولی به‌زودی مقاله بسیار جامعه‌ای در مورد اصول نتورک مارکتینگ به‌عنوان تنها منبع و مأخذ قابل استناد خواهم نوشت که شما معایب و مزایای این روش را به‌درستی بی آموزید و بتوانید به‌درستی به کسب درآمد در این حوزه فارغ از هر شعاری اقدام ورزید. می‌خواهم معنای درست شبکه‌سازی را به شما آموزش داده و روش‌های دست‌یابی و اهرم‌های یاری‌رسان در این حوزه را به‌درستی به شما آموزش دهم. در قدم اول معنای شبکه‌سازی:
شبکه‌سازی:
به واقع بیش از 75 درصد از موفقیت ما را در این دوران در زیر سایه ارتباط سازی ما شکل می گیرد که این امر امروزه بدون در نظر گرفتن شبکه های اجتماعی بسیار سخت است
به معنای ایجاد رابطه پایدار با مخاطبان حوزه بازار هدف شماست، مفهوم بازار هدف به معنای درست آن در حوزه کسب‌وکار، جایگاه خود را مشخص کرده و کمتر کسی فعالی در این حوزه است که معنای آن را نشناسد ، بله بازار هدف به معنای آن دسته از مخاطبان و شنونده‌ها در کل بازار موجود است که با توجه به محصول و خدمات ما علاقه به خرید و یا به‌کارگیری این خدمات دارند، ولی نکته مهم معنای درست استفاده از این بازار هدف، و تجزیه‌وتحلیل مشتریان در این بازار دارد که شرکت‌ها با توجه به امکانات و منابع تحت اختیار می‌توانند به‌خوبی به آن دست یابند و یا سهم بیشتری از مخاطبان هدف خود را به دست آورده و با راهکارها و ابزارهای مفید آن‌ها را تبدیل به مشتری نمایند. یکی از روش‌های درست تجزیه‌وتحلیل مشتری و استراتژی و تاکتیک‌های نوشته‌شده را می‌توانید در این مقاله پیدا کنید که خواند آن را به فعالان حوزه کسب‌وکار پیشنهاد می‌کنم.
ولی این مفهوم شبکه‌سازی فقط مختص کسب‌وکار نیست، هرکسی در زندگی خود برای دست‌یابی به موفقیت و فرصت‌های بیشتر باید به‌درستی این عامل را اجرا و پیاده‌سازی نماید. هنگامی‌که ما حرف از فرصت می‌زنیم ، به معنای شانس دست‌یابی ما به موقعیت‌هایی است که یا آن‌ها را کسی ندیده و یا در صورت دیده شدن باید شما زودتر از دیگران به این امر اقدام ورزید، چیزی که اگر انجام دهید، به معنای دست‌یابی شما به شانس‌های بهتر از دیگران در زندگی‌تان است و اگر از دست دهید موجب حسرت خوردن شما می‌شود. بگذارید معنای شانس را به شما تشریح کنم که چگونه شانس به در خانه شما می‌آید و چگونه شما می‌توانید آن را به دست آورید.
چیزی که ما به‌عنوان شانس می‌شناسیم از سه بخش :
1- شبکه‌سازی
2- برنامه‌ریزی
3- آینده‌پژوهی شکل می‌گیرد.
تشکیل‌شده است، یعنی هنگامی‌که شما سطح هدف زندگی و یا کسب‌وکارتان را به دست آوردید باید با توجه به امکانات و محدودیت‌هایی که دارید در راستای اطلاع‌رسانی آن و قوی سازی شبکه‌های موجودات اقدام نمایید و در جهت به دست آوردن شانس و یا فرصت با نگاه دقیق به بحث آینده آن و با در نظر گرفتن عوامل زیر که به معنای واقعی به اهداف شما رنگ واقعیت می‌بخشد برنامه‌ریزی نمایید.
عواملی مانند :
1- چابکی و سرعت
2- تیزهوشی
3- پیدا کردن روش‌ها و زیرساخت‌های درست
4- استفاده از ابزار درست
این عوامل به شما کمک می‌کند که به‌درستی بتوانید هدف خود را به واقعیت نزدیکت نمایید و مهم‌تر از همه به شما پویایی و حس زندگی بهتری خواهد بخشید. شما برای آنکه بتوانید شبکه قدرتمندی را بسازید باید بتوانید، شما باید در این راه تیزهوش باشید و بتوانید در درجه اول نیاز واقعی خود را از کمبودهای موجود در بازار هدفتان که توسط رقبایتان برآورده نشده است را پیدا نموده و کاهلی خود را کنار بگذارید و در جهت رفع آن نیازها با سرعت و درایت کافی اقدام نمایید. برای این کار باید زیرساخت‌های خود از قبیل نحوه دسترسی به بازار هدف، روش‌های استفاده‌شده توسط دیگران و بازخور از نکات مثبت و منفی آن را پیدا نموده و برای آن بتوانید محتوا و بستر بسیار خوبی ایجاد نمایید، اگر شما در کار طراحی سایت مشغول هستید ، چیزی که باعث سرعت گرفتن در کار شما می‌شود، بستر اطلاعاتی و خدماتی است که می‌تواند در کار حمایت و بهینه‌سازی سایتشان مانند بهره‌وری SEO سایتشان کمک کند که بتوانند به‌وسیله این کار روزگار طلایی کسب‌وکار خود را ایجاد نمایند، با این روش شما می‌توانید از روش بازاریابی دهان‌به‌دهان رایگانی که آن‌ها برای شما انجام می‌دهند استفاده نمایید و این خیلی بهتر از روشی ست که شما سایتی را به مشتریانتان تحویل دهید که هیچ‌چیز از آینده آن نمی‌دانند و با آرزوی راه‌اندازی کسب‌وکار خود تازه متوجه می‌شوند که وارد چه راه سختی شده‌اند و برای این کار تجهیز نشده‌اند. و بعد برای اینکه خدمات به‌اصطلاح بهتری به آن‌ها ارائه دهید، مبالغ زیادی را از آن‌ها طلب نمایید. باور کنید هیچ‌چیز مانند بازاریابی دهان‌به‌دهان در دنیای امروز کسب‌وکار شمارا رونق نمی‌دهد.
و درنهایت ابزار درست است که باید بتوانید به‌درستی آن‌ها را انتخاب و از آن‌ها استفاده نمایید.استفاده نادرست از ابزار آن است که برای قطع یک درخت بخواهید از چاقو استفاده کنید، درصورتی‌که ابزار بهتر تبر است.استفاده از تبر نیز در شرایطی که شما دسترسی به اره‌برقی داشته باشید، برای اینکه به کار وزندگی خود سرعت ببخشید باید از آن استفاده بکنید، ابزارهای موردنیاز شما برای شبکه‌سازی نیز مانند همین مثال است امروزه شما می‌توانید برای معرفی خود ، از کبوتر استفاده نمایید و یا تلگراف به فرسید و یا از روش‌های بهتر ولی کم بازده‌تر مانند تبلیغات بروشوری و تراکت استفاده نمایید ولی انسان هزاره سومی ابزاری قدرتمندتر از این‌ها در اختیار دارد، شبکه‌های اجتماعی، ابزاری ساده، رایگان، و بسیار سریع برای معرفی خود به بازارهای هدفتان. ولی استفاده از این ابزار همچنان که می‌تواند با تمام سرعت شمارا به مخاطبین هدفتان متصل نماید .همچنین می‌تواند به‌سرعت در صورت استفاده نادرست از این ابزارها ، ذهنیتی خطرناک و بد از شما در ذهن مخاطبانتان ایجاد نماید. دقیقاً استفاده از این ابزارها مانند یک تیغ دو لبه است که باید با درایت و آگاهی کامل نسبت به استفاده از آن‌ها اقدام نمایید و تمامی آن‌ها را به‌خوبی بشناسید ولی نسبت به توانایی و امکانات خود جند عدد از آن‌ها را برای خود برگزینید.
اینجا یک سؤال پیش می‌آید آیا برای شبکه‌سازی بهتر باید در تمام شبکه‌های اجتماعی حضورداشته باشیم؟
در جواب باید بگویم هرکدام از شبکه‌های اجتماعی ، کاربردهای خاص خود رادارند و نمی‌توانید با یک شیوه همه آن‌ها را مدیریت کنید، به‌طور مثال شما در تلگرام، نمی‌توانید به‌طور زیاد عکس نوشته‌های مورداستفاده در اینستا گرام را استفاده نمایید. آن دسته از مخاطبان شما که در تلگرام برای شما وقت می‌گذارند دنبال داده‌های بیشتر در مورد شما و محصولات و خدمات شما هستند که به‌وسیله آن می‌توانند نیازهایشان را برطرف نمایند، برعکس نیز شما نمی‌توانید مقاله‌ای که مربوط به شبکه مخاطبان شما در لینکداینlinkedin است را برای کاربران عمومی‌تر خود در تلگرام بگذارید.آنچه هرکدام از این مخاطبان در پی آن در این شبکه‌ها هستند بسیار متفاوت بوده و حفظ و نگهداری شما در این شبکه‌ها بستگی به هنر و توانایی شما در ارائه محتواهای شما،و نوع ارتباط برقرار کردن در این شبکه‌هاست.
پس‌نیازی نیست که شما بخواهید در تمام این شبکه‌های اجتماعی حضور قدرتمند داشته باشید بلکه باید بسته به توانایی‌تان در ارائه محتوا و بررسی فضای رقبای خود در حوزه تحت فعالیتتان یک یا چند تا از آن‌ها را انتخاب ولی در آن‌هایی که انتخاب نموده‌اید حضور قدرتمند داشته باشید.
اصول زیر را بدانید:
1- شبکه‌سازی و جذب مخاطب واقعی زمان‌بر است پس لطفاً اگر صبور نیستید و یا دوست دارید به‌سرعت در این حوزه رشد کنید و یا بهتر است بگویم برای ورود و استفاده از این ابزار وقت ندارید وارد این کار نشوید.
2-از دعوت کردن مخاطبان هدفتان در شبکه‌های اجتماعی خود واهمه نداشته باشید، و خود را به آن‌ها معرفی کنید ولی قبل از این کار محتواهای بسیار مناسب آماده کنید و به اشتراک بگذارید.این کار را با اضافه کردن بی‌مورد افراد در شبکه‌تان اشتباه نگیرید، شما برای معرفی خودتان باید دیگران را به سمت مقصد خود دعوت کنید ولی خوراک مناسب را تهیه دیده باشید، از بین این افراد کسانی خواهند بود که به شما علاقه‌مند شوند.
3- هیچ‌گاه نخواهید به‌وسیله نرم‌افزارهای پوچ و یا ترفندهای دیگر به لیست افرادتان اضافه کنید، این کار برای شما هیچ فایده‌ای ندارد. بگذارید مثالی برای شما بزنم، نخواهید لیست افراد موجود در تلگرامتان را با افراد فیک و یا نرم‌افزارهایی که برای شما مخاطب می‌آورند پر نمایید، چون تمام افرادی که در این نرم‌افزارها ماند شما وجود دارند، دنبال همان کری هستند که شما هستید پس درنتیجه به شما و ماهیت شما ارزشی نمی‌گذارند. سرمایه‌گذاری در این راه اشتباه محض است به‌جای آن بین شبکه‌های اجتماعی خود پیوند ایجاد نمایید و صبور باشید تا افراد واقعی شمارا بیایند. به‌طور مثال با طرح سؤالی در شبکه اینستا گرام خودتان مخاطبانتان را برای دریافت پاسخ به شبکه تلگرام دعوت کنید و یا حتی می‌توانید به فیس بوک، یا گوگل پلاس خودتان راهنمایی کنید. برای این کار بهترین راه‌حل داشتن یک وب‌سایت قدرتمند است
4- باید اصول حرفه‌ای جذب مخاطب و نحوه ساخت قدرتمند هرکدام از این شبکه‌ها را بیاموزید و بدانید که چگونه می‌توانید دیگران به صفحه خود دعوت کنید، از ابزارهای بصری و سمعی مناسب استفاده کنید در مرحله اول برای خدمات و محصولاتتان مردم را راهنمایی و به آن‌ها کمک کنید. با این کار مخاطبان شما متوجه می‌شوند که شما قصد ایجاد رابطه پایدار با آن‌ها رادارید و می‌توانند به شما اعتماد کنند.
- هیچ‌گاه شیوه کپی کردن را انجام ندهید این بدترین کار است باید روش خود را انجام دهید و اگر هم اشتباه کردید، اشکالی ندارد جون بالاخره روش صحیح را به دست می‌آورید. همیشه شماره یک باشید و نگذارید مطالب شما و محتویات درون شبکه‌هایتان برای مردم عادی شده باشد، مطالب بروز و نکات کلیدی که در جذب مخاطبانتان دارید را بنویسید و به آن‌ها در برطرف کردن نیازشان کمک برسانید.
6- از دیگران نیز بخواهید شمارا معرفی کنند، این کار به معنای درخواست مستقیم نیست، هنگامی‌که مطالب شما یونیک و خاص باشد و در آن لحظه بتواند با ذهن مخاطب ارتباط برقرار کند، مسلماً به‌سرعت مطلب شمارا با دیگران به اشتراک می‌گذارد و در این صورت او بدون آنکه بخواهد برای شما بازاریابی انجام می‌دهد
7-هیچ‌گاه نخواهید که فقط به آن‌ها بفروشید، بزرگترین سایت‌های فروش آنلاین نیز در کنار فروششان برای مخاطبان هدفشان مطالب مفید نسبت به نیاز موجود در بازار ارسال می‌کنند. همیشه برای این کار سهم‌بندی کنید، به‌طور مثال 25% از پیام‌هایتان در مورد محصول باشد، مابقی باید به‌درستی نسبت به ارائه خدمات و مطالب آموزشی برای مخاطبانتان ارسال شود.
8- برنامه‌ریزی داشته باشید یعنی بدانید نسبت به جامعه هدفتان چه مطالبی باید آماده نمایید و دوم بسته به بیشترین زمان بازدید مطالب توسط مخاطبانتان چه زمانی باید این مطالب را برای آن‌ها ارسال کنید، نباید بین حضورتان وقفه بی اندازید ولی نسبت به هدفتان برنامه‌ریزی نمایید، مسلماً شما نمی‌توانید همه مخاطبانتان را خشنود سازید ولی با این کار شما سهم بیشتری از آن‌ها را خشنود خواهید ساخت.
به‌طور مثال بهترین زمان برای ارسال پیغام در اینستا گرام ساعت‌های اول صبح است در این شبکه می‌توانم بگویم بیشترین پیک بازدید از ساعت 10 الی 12 ظهر و بعدازآن از ساعت 6 الی 12 شب است. و بااینکه شما مطالبتان را در ساعات اول صبح ارسال نموده‌اید، زمان بیشتری برای مخاطبان خود قرار می‌دهید که آن را مطالعه نمایند.
و یا شبکه لینکداین که یک شبکه و بستر مناسب برای ارتباط بهتر با افراد در حوزه کاری‌تان است و ارسال مقاله‌های و مطالب تخصصی‌تر در حوزه فعالیتتان در ساعت 6 بعدازظهر‌است باید در حدود این ساعت مطالبتان را ارسال نمایید.
در مورد فیس بوک ساعات 3 الی 4 بعدازظهر و یا 6 الی 12 شب زمان مناسبی برای حضور و ارسال مطالبتان است.
یادتان باشد مهم‌ترین نکته تفاوت در ماهیت هرکدام از این شبکه‌ها و تفاوت محتوای شما برای جذب مخاطب و به‌صورت زمان‌بندی‌شده است. به‌طور مثال شما در اینستا، تلگرام، می‌توانید نهایت تا 3 پیغام در روز ارسال کنید ولی در فیس بوک، لینکداین و گوگل پلاس این کار را به‌صورت هفتگی انجام دهید.
همیشه یادتان باشد ما در بازاریابی اصلب داریم به نام اصل ادامه، یعنی طبق این اصل شما باید بتوانید مطالبی بسیار پر محتوا آماده نمایید و به مخاطبان تان اجازه دهید به آن ها چیزی اضافه و یا کم کنند، مثلاً برای جامعه هدف تان در اینستا گرام، مطالبی را آماده کنید که مورد توجه مخاطبان تان قرار گیرد و بتوانند نظرات شان را برای تان ارسال کنند. و یا آن را لایک کنند، یادتان باشد بزرگترین برندها ، همیشه از شبکه های اجتماعی شان در جهت ساخت دیدگاه مثبت در بین مخاطبانشان استفاده می کنند، و حتی اگر شخصی به ارائه دیدگاه نامناسب در مورد برند آن ها بپردازد بازهم به درستی به او پاسخ می دهند و اجازه می دهند که دیگر کاربران شبکه های اجتماعی آن ها نیز نسبت به دیدگاه شخص مقابل پاسخگو باشند، آن ها به خوبی در یافته اند اگر شخصی دیدگاه واقعی ولی نامناسبی در مورد برند آن ها داشته باشد و آن ها نتوانند به مسئله واقعی او جواب دهند و یا او را خشنود سازند و از همین نطرات در جهت اصلاح ساختاری محصول و خدمتان استفاده نکنند، آن شخص ناراضی می تواند با استفاده به دسترسی آسان شبکه های اجتماعی به سرعت مطالب ناامید کننده ای را بین میلون ها نفر توسعه دهد، و این کار یعنی فاجعه برای یک برند. شما هم باید بتوانید از این فضا به درستی استفاده کنید و به دیدگاه های منفی موجود در مورد خودتان، برندتان به درستی پاسخ دهید. بیان این داستان می تواند راهنمای خوبی برای شما باشد:
برای کسب اطلاع و نحوه استفاده از دوره های آموزشی و خدمات مشاوره من می توانید ازطریق شماره تماس 88608518-021 و 44381637-021 تماس حاصل نمایید.
